به طور مساوی از هم فاصله متباعدةً بشكل متساوٍ ادامه... مُتَبَاعِدَةً بِشَكْلِ مُتَسَاوٍ تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به عربی
به طور مساوی از هم فاصله de manière équidistante ادامه... de manière équidistante تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به فرانسوی
به طور مساوی از هم فاصله gleichmäßig entfernt ادامه... gleichmäßig entfernt تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور مساوی از هم فاصله समान दूरी पर ادامه... समान दूरी पर تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به هندی
به طور مساوی از هم فاصله مساوی فاصلے پر ادامه... مساوی فاصلے پر تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به اردو
به طور مساوی از هم فاصله সমান দূরত্বে ادامه... সমান দূরত্বে تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به بنگالی
به طور مساوی از هم فاصله kwa umbali sawa ادامه... kwa umbali sawa تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به سواحیلی
به طور مساوی از هم فاصله eşit mesafede ادامه... eşit mesafede تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
به طور مساوی از هم فاصله באופן שווה מרחק ادامه... באופן שווה מרחק تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به عبری
به طور مساوی از هم فاصله secara sejauh ادامه... secara sejauh تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به اندونزیایی
به طور مساوی از هم فاصله рівновіддалено ادامه... рівновіддалено تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور مساوی از هم فاصله на одинаковом расстоянии ادامه... на одинаковом расстоянии تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به روسی
به طور مساوی از هم فاصله gelijkmatig op afstand ادامه... gelijkmatig op afstand تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به هلندی
به طور مساوی از هم فاصله equidistantemente ادامه... equidistantemente تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور مساوی از هم فاصله equidistantemente ادامه... equidistantemente تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور مساوی از هم فاصله equidistantemente ادامه... equidistantemente تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور مساوی از هم فاصله równomiernie oddalone ادامه... równomiernie oddalone تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور مساوی از هم فاصله ด้วยระยะห่างเท่ากัน ادامه... ด้วยระยะห่างเท่ากัน تصویر به طور مساوی از هم فاصله دیکشنری فارسی به تایلندی